کتاب‌های من

به‌نام خدا

در اینجا با کتابهایی که ترجمه کرده‌ام آشنا می‌شوید. بر روی عنوان هر کتاب در زیر تصویر جلد کلیک کنید.

آشنایی با نجوم (پاییز 1403)

حیات در کیهان (پاییز 1402)

آشنایی با کیهان‌شناسی نوین؛ ویرایش دوم (تابستان 1401)

خرید نسخۀ دیجیتال از فروشگاه اینترنتی طاقچه

خرید نسخۀ دیجیتال از فروشگاه اینترنتی کتابراه

درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی؛ ویرایش دوم (بهار 1401)

خرید نسخۀ دیجیتال از فروشگاه اینترنتی طاقچه

خرید نسخۀ دیجیتال از فروشگاه اینترنتی کتابراه

فیزیک هم‌وَردا: از فیزیک کلاسیک تا نسبیت عام و فراتر از آن (زمستان 1400)

خرید نسخۀ دیجیتال از فروشگاه اینترنتی طاقچه

خرید نسخۀ دیجیتال از فروشگاه اینترنتی کتابراه

ستاره‌شناسی برای المپیادی‌ها (تابستان 1400)

خرید نسخۀ دیجیتال از فروشگاه اینترنتی طاقچه

خرید نسخۀ دیجیتال از فروشگاه اینترنتی کتابراه

اتحاد شگفت‌انگیز کیهان و سرچشمۀ آن در مهبانگ (پاییز 1399)

برای خرید نسخه دیجیتال از سایت طاقچه کلیک کنید.

برای خرید نسخه دیجیتال از سایت کتابراه کلیک کنید.

مبانی ستاره شناسی؛ ویرایش دوم (دانلود رایگان؛ 1398)

تاریخ کیهان (سال 1396)

برای خرید نسخه دیجیتال از سایت طاقچه کلیک کنید.

گردشی در جهان (دانلود رایگان- سال 1393)

آشنایی با کیهان‎‌شناسی نوین (سال 1391)

با توجه به انتشار ویرایش جدید، عرضۀ این نسخه به پایان رسیده است.

مبانی ستاره‌شناسی (سال 1391)

(fundamental astronomy)

درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی (سال 1389)

با توجه به انتشار ویرایش جدید، عرضۀ این نسخه به پایان رسیده است.



طرح پیشنهادی برای مطالعۀ نجوم و کیهانشناسی بر اساس کتابهایی که ترجمه کرده‌ام.

مطالب قدیمی‌ را بر اساس عنوان در اینجا ببینید.

تصاویر رنگی کتاب مبانی ستاره شناسی- ترجمه کتاب Fundamental Astronomy

 

در اینجا میتوانید تصاویر رنگی فصلهایی از کتاب مبانی ستاره شناسی را دانلود نمایید. برای اینکار بر روی عنوان هر فصل کلیک کنید:

فصل یک

فصل سه

فصل هفت

فصل یازده

فصل دوازده

فصل چهارده

فصل پانزده

فصل شانزده

فصل هفده

فصل هیجده

فصل نوزده

فصل بیست

ستاره‌های آرآر شلیاق

سومین گروه مهم از متغیرهای تپنده، ستاره­های آرآر شلیاق )RR Lyrae Stars( هستند. تغییرات روشنایی در این گروه کمتر از قیفاووسی­ها است، و معمولاً کمتر از یک قدر می­باشد. دوره تناوب آنها نیز کوتاه­تر است، کمتر از یک روز. ستارگان آرآر شلیاق، مانند ستاره­های دبلیو سنبله، به گروه ستارگان کهنسال جمعیت دو (Population II Stars)تعلق دارند. این متغیرها در خوشه­های کروی (Globular Clusters) فراوان­اند، از اینرو قبلاً آنها را متغیرهای خوشه­ای (Cluster Variables) می­نامیدند.

قدر مطلق  ستاره­های آرآر شلیاق حدود ۰/۳ ± ۰/۶ می­باشد. آنها تقریباً ­سن و جرم یکسانی دارند.؛ از اینرو، مرحله­ی تحولی یکسانی را به­نمایش می­گذارند. در این مرحله، هلیوم سوختن خود را تازه در هسته آغاز کرده است. با توجه به اینکه قدر مطلق ستاره­های آرآر شلیاق معلوم است، می­توان از آنها در تعیین فاصله تا خوشه­های کروی استفاده نمود.

 

کتاب مبانی ستاره‌شناسی، صفحه 291

سیاره‌های کوتوله

بر اساس تعریف IAU، سیاره‌‌‌ی کوتوله یک جسم سماوی است که:

الف) دور خورشید می‌‌‌چرخد.

ب) آنقدر جرم دارد تا خودگرانی آن بر نیروهای جسم صلب غلبه کرده، جسمی با تعادل هیدرواستاتیک (تقریباً گِرد) به‌‌‌وجود آید.

ج) در اطراف مدار خود، محیط را پاک نکرده است.

د) یک قمر نیست.

حد بالا و پایین برای اندازه و جرم سیاره‌‌‌های کوتوله، دقیقاً مشخص نشده است. البته حد پایین را تعادل هیدرواستاتیک تعیین می‌‌‌کند، اما اندازه‌‌‌ای که در آن، این اتفاق رخ می‌‌‌دهد، ممکن است با توجه به ترکیب و تاریخچه‌‌‌ی جسم تغییر کند. برآورد می‌‌‌شود که در سال‌‌‌های پیشِ رو، ۴۰ تا ۵۰ سیاره‌‌‌ی کوتوله کشف شود.

در حال حاضر پنج سیاره‌‌‌ی کوتوله در منظومه شمسی وجود دارد، به‌‌‌ نام‌‌‌های سِرس، پلوتون، هائومیا، ماکی‌ماکی و اِریس (Ceres, Pluto, Makemake, Haumea and Eris ). قبلاً سِرس را یک سیارک به‌‌‌حساب می‌‌‌آوردند، پلوتون یک سیاره بود، و اریس، یا 313UB2003 که با نام زینا (Xena) نیز شناخته می‌‌‌شود، نخستین جسم فرانپتونی بود که دریافتند از پلوتون بزرگ‌‌‌تر است.

پلوتون در سال ۱۹۳۰ و پس از یک جستجوی گسترده‌‌‌ی عکاسی، در رصدخانه‌‌‌ی لاول (Lowell Observatory ) در آریزونا کشف شد. پیش از آن و در آغاز قرن بیستم، پرسیوال لاول بر پایه‌ی اختلالات مشاهده شده در مدار اورانوس و نپتون، این جستجو را شروع کرده بود. بالاخره کلاید تامبو (Clyde Tombaugh ) پلوتون را با فاصله‌‌‌ای کم‌تر از ۶ درجه از محل پیش‌‌‌بینی شده، کشف کرد. با وجود این، پلوتون بسیار کوچک‌‌‌تر از آن بود که اختلالاتی را بر اورانوس و نپتون ایجاد کند. از این رو این کشف کاملاً تصادفی رخ داد؛ اختلالات مشاهده شده حقیقت نداشت و علت آن‌ها، خطاهای جزئی در رصدهای قدیمی بود.

پلوتون در تلسکوپ‌‌‌های زمینی به‌‌‌صورت قرص دیده نمی‌‌‌شود؛ بلکه به یک نقطه شبیه است، مانند ستارگان. از این حقیقت، حد بالا برای قطر پلوتون به‌‌‌دست آمد و آن حدود ۳۰۰Km بود. تا قبل از کشف قمر پلوتون، شارون (Charon ) در سال ۱۹۷۸، جرم دقیق آن مشخص نبود. جرم پلوتون تنها ۰/۲٪ جرم زمین است. دوره تناوب مداری شارون ۶/۳۹ روز است، و این، دوره تناوب چرخشیِ هر دو جسم نیز هست. پلوتون و شارون به‌‌‌صورت هم‌‌‌زمان می‌‌‌چرخند، و همواره یک طرفشان به‌‌‌سوی یکدیگر است. محور چرخش پلوتون، با کجی ۱۲۲ درجه، نزدیک به صفحه‌‌‌ی مداری است.

اختفاهای دوجانبه‌‌‌ی پلوتون و شارون در سال‌‌‌های ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۷، قطر دقیق هر یک را در اختیار ما قرار داد. قطر پلوتون ۲۳۰۰Km و قطر شارون ۱۲۰۰Km به‌‌‌دست آمد. معلوم شد که چگالی پلوتون ۱۲۰۰Kgm است. بنابراین، پلوتون یک کره‌‌‌ی عظیم یخی نیست، بلکه دو سوم جرم آن‌‌‌را صخره تشکیل می‌‌‌دهد. فراوانی نسبتاً پایین یخ، احتمالاً ناشی از دمای پایین در زمان برافزایش سیاره‌‌‌ای (Planetary Accretion ) است. در آن زمان بیش‌تر اکسیژن با کربن ترکیب شده، کربن منواکسید را به‌‌‌وجود آورد. به کمک رایانه، حد پایین برای یخ آب حدود ۳۰٪ محاسبه شده که به مقدار رصد شده در پلوتون تقریباً نزدیک است.

پلوتون یک جو رقیق از متان دارد، و احتمالاً غباری نازک روی سطح آن‌‌‌را پوشانده است. فشار سطحی آن تا اتمسفر می‌‌‌باشد. حدس می‌‌‌زنند در زمانی که پلوتون از حضیض مداری خود دور است، تمام اتمسفر آن یخ زده، روی سطح پلوتون فرو می‌‌‌ریزد.

پلوتون سه قمر دارد که دوتای آن‌‌‌را تلسکوپ هابل در سال ۲۰۰۵ کشف کرد. آن‌ها در فاصله‌‌‌ای دو برابر شارون، بر خلاف عقربه‌‌‌های ساعت دور پلوتون گردش می‌‌‌کنند.

مدار پلوتون متفاوت از مدار سیارات است. خروج از مرکز آن ۰/۲۵ و میل مداری ۱۷ درجه است. در این مدار ۲۵۰ ساله، برای ۲۰ سال، فاصله‌‌‌ی پلوتون به خورشید از نپتون نزدیک‌‌‌تر است. یکی از این دوره‌‌‌های ۲۰ ساله از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۹ طول کشید. هیچ خطری از برخورد پلوتون و نپتون وجود ندارد؛ چرا که در فاصله‌‌‌ی نپتون، پلوتون به‌‌‌خوبی بالای دایرة‌البروج قرار می‌‌‌گیرد. دوره تناوب پلوتون در یک تشدید 3 به 2 با نپتون است.

از دهه‌‌‌ی ۱۹۹۰، تعدادی اجسام فرانپتونی کشف شده است. در کمربند کویپر اجسامی حتی بزرگ‌‌‌تر از پلوتون نیز وجود دارد. یکی از این اجسام اِریس است که حالا در زمره‌‌‌ی سیاره‌‌‌های کوتوله به حساب می‌‌‌آید. اریس در سال ۲۰۰۳ کشف شد و تا مدتی، به‌‌‌صورت غیر رسمی، زینا نام داشت. این سیاره‌‌‌ی، کوتوله اندکی بزرگ‌‌‌تر از پلوتون است و قطر آن ۲۴۰۰Km برآورد می‌‌‌شود. نیم‌‌‌قطر بزرگ مدار آن ۹۱AU، دوره تناوب مداری آن ۵۶۰ سال، و میل مداری آن ۴۵درجه است.

سومین سیاره‌‌‌ کوتوله، سِرس، نخستین سیارکی بود که در سال ۱۸۰۱ به‌‌‌وسیله‌‌‌ جوزپه پیاتسی کشف شد. قطر سرس ۱۰۰Km است، بنابراین حد پایین برای تعادل هیدرواستاتیک را پشت سر گذاشته است. برخلاف پلوتون و اریس، سرس جسمی نزدیک‌‌‌تر است و در کمربند سیارک‌‌‌ها، بین مریخ و مشتری، به‌‌‌دور خورشید می‌‌‌چرخد.

 

کتاب مبانی ستاره‌شناسی صفحه ۱۹۷ و ۱۹۸

تایش سنکروترون

این تابش را نخستین بار در سال ۱۹۴۸، فرانک الدر (Frank Elder)، روبرت لانگمویر (Robert Langmuir) و هربرت پولک (Herbert Pollack)، در هنگام آزمایش با یک سنکروترون الکترونی مشاهده کردند. در این دستگاه، الکترون در یک میدان مغناطیسی تا انرژی‌های نسبیتی شتاب می‌گرفت. آن‌ها متوجه شدند که الکترون در راستای لحظه‌ای حرکت خود و در یک مخروط باریک، نور مرئی تابش می‌کند. در اخترفیزیک، نخستین بار از تابش سنکروترون برای توضیح گسیل رادیویی راه شیری، سخن به میان آمد. این گسیل رادیویی را کارل جانسکی در سال ۱۹۳۱کشف کرده بود. طیف و دمای درخشایی بالای این تابش (بیش از ۱۰۵ کلوین) با گسیل معمولی آزاد-آزاد گرمایی ناشی از گاز یونیده هم‌خوانی نداشت. در سال ۱۹۵۰، هانس آلفوِن (Hannes Alfvèn) و نیکلای هرلُف‌سان (Nicolai Herlofson)، به همراه کارل اوتو کیپن‌هوور (Karl-Otto Kiepenheuer) پیشنهاد کردند که زمینه‌ی رادیویی کهکشان به‌دلیل تابش سنکروترون می‌باشد. کیپن‌هوور اعتقاد داشت که الکترون‌های پرانرژیِ پرتو کیهانی در میدان مغناطیسی ضعیف کهکشان، تابش رادیویی گسیل می‌دارند. این توضیح درست از آب درآمده است. تابش سنکروترون، یک فرایند گسیل مهم در باقی‌مانده‌های ابرنواختری، کهکشان‌های رادیویی و اختروش‌ها نیز می‌باشد. این یک فرایند تابشی غیر گرمایی است، به عبارتی، انرژی الکترون‌‌‌‌‌‌‌‌های تابش کننده ناشی از حرکات گرمایی نیست.
 
 
 
کتاب مبانی ستاره‌شناسی صفحه ۳۴۰ و ۳۴۱

سحابی سیاره‌ای

نواحی روشن از گاز یونیده، نه تنها کنار ستارگان تازه متولد شده، بلکه اطراف ستاره‌هایی که آخرین مراحل تحول خود را سپری می‌کنند نیز دیده می‌شود. سحابی سیاره‌ای عبارت است از یک پوسته‌ی گازی به دور یک ستاره آبی داغ و کوچک. در زمان تحول ستاره و در مرحله‌ی هلیوم‌سوزی، ممکن است ناپایداری‌هایی بروز کند. برخی ستارگان شروع به تپش می‌کنند، در حالی که در دیگر ستاره‌ها ممکن است تمام اتمسفر بیرونی به فضا پرتاب شود. در حالت اخیر، یک پوسته‌ی گازی که با سرعت 20 تا 30 کیلومتر بر ثانیه در حال انبساط است اطراف یک ستاره کوچک و داغ (دمای 50000 تا 100000 کلوین) تشکیل خواهد شد. این ستاره‌ی کوچک، هسته‌ی ستاره‌ی اولیه است. تابش فرابنفش ستاره‌ی مرکزی، گاز در حال انبساط را در سحابی سیاره‌ای به یون تبدیل می‌کند. بسیاری از خطوط نشری روشنی که در یک ناحیه‌ی اچ 2 دیده می‌شود، در طیف این گاز وجود دارد. البته سحابی‌های سیاره‌ای عموماً از بیش‌تر نواحی اچ 2 خیلی متقارن‌ترند و سریع‌تر منبسط می‌شوند. برای مثال، سحابی حلقوی معروف در صورت فلکی شلیاق، M57، به‌وضوح در تصاویری که در مدت 50 سال گرفته شده منبسط شده است. در مدت چند ده هزار سال، سحابی‌های سیاره‌ای در محیط بین‌ستاره‌ای محو شده، ستاره‌ی مرکزی آن‌ها سرد، و به کوتوله سفیدتبدیل می‌گردد. سحابی‌های سیاره‌ای را در قرن نوزدهم به این نام خواندند، چرا که به‌صورت دیداری، برخی سحابی‌های کوچک کاملاً شبیه به سیاره‌هایی چون اورانوس به نظر می‌رسند. قطر ظاهری کوچک‌ترین سحابی شناخته شده تنها چند ثانیه قوسی است؛ در حالی که در بزرگ‌ترین آن‌ها، مانند سحابی مارپیچ (Helix Nebula)، ممکن است به یک درجه برسد.

برآورد می‌شود که تعداد کل سحابی‌های سیاره‌ای در کهکشان راه شیری،50000 باشد. تاکنون حدود2000 سحابی سیاره‌ای رصد شده است.

 

سحابی مارپیچ. ستاره‌ای که در مرکز دیده می‌شود، لایه‌های بیرونی خود را به فضا پرتاب کرده است. 

کتاب مبانی ستاره‌شناسی صفحه ۳۳۸

پیشگفتار مترجم کتاب مبانی ستاره‌شناسی

بنام ایزد هستی بخش

 آنچه پیش روی شما است، ترجمه­ی ویرایش پنجم کتاب Fundamental Astronomy نوشته­ی هانو کارتونن و همکاران فنلاندی ایشان می­باشد که به وسیله­ی انتشارات Springer در سال 2007 منتشر شده است. هر یک از نویسندگان کتاب، بسته به تخصص خود، نگارش قسمتی از آن­را بر عهده داشته­اند. به همین دلیل، کتاب  به صورت فشرده و در هر سطر، سرشار از نکات بنیادی ستاره­شناسی، اخترفیزیک و کیهان­شناسی است.

 

بقیه در ادامه مطلب

ادامه نوشته

دوربین سی‌سی‌دی

مهم­ترین آشکارساز جدید، دوربین سی­سی­دی است. این آشکارساز از یک سطحِ متشکل از دیودهای سیلیکونی حساس به نور ساخته شده است. هر عنصر تصویر یا پیکسل، یک دیود است. این دیودها در یک آرایه­ی مستطیلی کنار هم چیده شده­اند.

فوتون برخوردی به آشکارساز، یک الکترون آزاد می­کند که در پیکسل به دام می­افتد. پس از اتمام نوردهی، با اِعمال اختلاف پتانسیل­های متغیر، بارهای جمع­آوری شده به­صورت ستون به ستون به یک میانگیر[1] خروجی منتقل می­شوند. در میانگیر، بارهای الکتریکی به­صورت پیکسل به پیکسل وارد یک مبدل آنالوگ به دیجیتال شده، داده­ی دیجیتال خروجی به رایانه ارسال می­گردد. با خواندن تصویر، آشکارساز پاک می­شود. اگر نوردهی خیلی کوتاه باشد، قسمت عمده­ای از زمان رصد به مدت زمان لازم برای خواندن آشکارساز اختصاص می­یابد.

دوربین سی­سی­دی تقریباً خطی است؛ یعنی تعداد الکترون­ها متناسب است با تعداد فوتون­ها. از این رو، تنظیم داده­ها بسیار ساده­تر از صفحه­ی عکاسی می­باشد.

به دلیل نوفه‌ی حرارتی در دوربین، حتی در تاریکی مطلق نیز یک جریان در خروجی وجود دارد که به جریان تاریک معروف است. برای کاهش نوفه، باید دوربین را خنک کرد. معمولاً دوربین‌های سی‌سی‌دی نجومی را با نیتروژن مایع خنک نگه می‌دارند. بدین ترتیب بیشتر جریان تاریک حذف می‌شود. با وجود این، با سرد شدن آشکارساز، حساسیت آن نیز کاهش می‌یابد؛ بنابراین خیلی سرد هم خوب نیست. دما را باید ثابت نگه داشت تا داده‌ی به دست آمده یک‌دست باشد. آماتورها نیز می‌توانند از دوربین‌های سی‌سی‌دی با قیمت مناسب استفاده کنند. این دوربینها به صورت الکتریکی خنک می‌شوند. بسیاری از این دوربینها را می‌توان برای کارهای علمی نیز به کار برد، البته اگر دقت بالایی مد نظر نباشد. جریان تاریک را می‌توان به سادگی با بستن نوربند (شاتر) دوربین اندازه گرفت. اگر این جریان را از تصویر مشاهده شده کم کنیم، تعداد واقعی الکترون‌ها ناشی از نور تابشی به‌دست می‌آید.

 

[1] - Buffer

 

کتاب مبانی ستاره‌شناسی ترجمه کتاب Fundamental Astronomy صفحه ۷۶ و ۷۷

تشکیل پیش‌ستاره

جرم راه شیری، حدود 100 میلیارد برابر جرم خورشید است. با توجه به سن حدود 10 میلیارد ساله­ی آن، ستارگان با نرخ میانگین ۱۰ جرم خورشید در سال ساخته می­شوند. البته این برآورد، تنها یک حد بالا برای نرخ کنونی است؛ چرا که نرخ تشکیل ستارگان در گذشته، باید بسیار بالاتر بوده باشد. با توجه به اینکه طول­عمر ستاره­های رده­ی O تنها حدود یک میلیون سال است، بر مبنای تعداد ستارگان مشاهده شده در این رده می­توان به برآورد بهتری از نرخ تشکیل ستارگان دست یافت. نتیجه آنکه در حال حاضر، تنها با نرخ حدود سه جرم خورشید در سال، ستارگان جدید راه شیری در حال شکل­گیری هستند.

عقیده بر این است که هم­اکنون ستاره­ها در ابرهای وسیع و متراکم بین­ستاره­ای، که بیش‌تر در بازوهای مارپیچ کهکشان جای گرفته­اند، به­وجود می­آیند. یک ابر، تحت گرانش خود، شروع به انقباض می­کند و به چند پاره تقسیم می­شود. هر کدام از این پاره­ها یک پیش­ستاره خواهند بود. از مشاهدات چنین برمی­آید که ستاره­ها به­صورت گروهی به­وجود می­آیند و نه به تنهایی. ستاره­های جوان در خوشه­های باز و جمع­های غیرمتراکم ستاره­ای یافت می­شوند. این خوشه­ها و جمع­های ستاره­ای نوعاً چند صد ستاره را در بر می­گیرند که باید همزمان به­وجود آمده باشند.
 

 
کتاب مبانی ستاره‌شناسی ترجمه کتاب Fundamental Astronomy صفحه ۳۳۷

باد خورشیدی

ذرات بنیادی که به زمین برخورد می­کنند، هم از خورشید و هم از بیرون از منظومه شمسی سرچشمه می­گیرند. ذرات باردار، عمدتاً متشکل از پروتون، الکترون و ذرات آلفا (هسته هلیوم)، به صورت پیوسته به بیرون از خورشید جریان دارند. در فاصلة زمین از خورشید، سرعت این باد خورشیدی بین 300 تا ۵۰۰ کیلومتر بر ثانیه است. ذرات با میدان مغناطیسی خورشید برهم­کنش می­کنند. شدت میدان مغناطیسی خورشید در فاصله زمین، حدود یک هزارم میدان زمین است. ذراتی که از بیرون منظومه شمسی می­آیند، پرتو­های کیهانی نام دارند.
باد خورشیدی

کتاب مبانی ستاره‌شناسی ترجمه کتاب Fundamental Astronomy صفحه ۲۰۷

فهرست ستارگان

اولین فهرست ستارگان، توسط بطلمیوس و در قرن دوم میلادی منتشر شد. فهرست بطلمیوس در کتابی که بعدها به المجسطی معروف گردید قرار داشت. این فهرست 1025 ستاره‌ی روشن را شامل می‌شد که موقعیت آن‌ها 250 سال پیش از آن، به وسیله‌ی هیژارکوس، تعیین گردیده بود. فهرست بطلمیوس تنها فهرستی بود که تا پیش از قرن هفدهم، به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گرفت. نخستین فهرستی که هنوز هم به وسیله‌ی ستاره‌شناسان مورد استفاده قرار می‌گیرد، تحت نظر فردریش آرگلاندر تهیه گردید. او در تورکو (Turku) کار می‌کرد و بعدها به عنوان استاد نجوم در هلسینکی (Helsinki) مشغول به کار شد؛ اما بیش‌ترین خدمت خود را در شهر بُن انجام داد. او و همکارانش با استفاده از یک تلسکوپ 72 میلی‌متری، موقعیت 320000 ستاره را اندازه گرفته،قدر آن‌ها را برآورد کردند. این فهرست که به Bonner Durchmusterung معروف است، تقریباً تمام ستارگان روشنتر از قدر 9.5 را، بین قطب شمال و میل °2- درجه ، شامل می‌شود . بعدها، کار آرگلاندر به صورت یک الگو برای دو فهرست دیگر که تمام آسمان را می‌پوشاندند، مورد استفاده قرار گرفت. این دو فهرست، در مجموع، نزدیک به یک میلیون ستاره را در بر می‌گیرند. هدف از این فهرست‌های عمومی ، ثبت منظم و باقاعده‌ی تعداد زیادی از ستارگان بود. این در حالی است که هدف اصلی در فهرستهای منطقه‌ای ، ارائه موقعیت ستارگان با حداکثر دقت است. به عنوان نمونه می‎‌توان از فهرست آلمانی AGK نام برد . در این فهرست از مشاهدات 12 رصدخانه که هر یک ناحیه‌ی معینی را رصد می‌کردند، استفاده شده است. کار در دهه 70 قرن نوزدهم آغار گردید و تا پایان قرن به طول انجامید. فهرست‌های عمومی و منطقه‌ای، بر مشاهدات دیداری با تلسکوپ بنا نهاده شده بود. اما با تکامل صنعت عکس‌برداری تا پایان قرن نوزدهم، دیگر نیازی به این کار نبود. امکان نگه‌داری صفحات عکاسی برای استفاده در آینده وجود داشت؛ و تعیین موقعیت ستارگان سریع‌تر و راحت‌تر شد، به گونه‌ای که تعداد بسیار بیشتری از ستاره‌ها اندازه‌گیری شدند.

 

کتاب مبانی ستاره‌شناسی ترجمه کتاب Fundamental Astronomy صفحه 41

تلسکوپ نوری

این نوع تلسکوپ سه وظیفه­ی عمده در مشاهدات نجومی بر عهده دارد:

1)      جمع­آوری نور در یک سطح وسیع. بدین وسیله مطالعه­ی منابع بسیار ضعیف نیز ممکن می­شود.

2)      افزایش قطر زاویه­ای ظاهری جسم و به دنبال آن، ارتقاء تفکیک­پذیری (Resolution).

3)      استفاده در اندازه­گیری و تعیین موقعیت اجسام.

در تلسکوپ، سطح جمع­آوری کننده­ی نور یا عدسی است و یا آینه. از این رو، تلسکوپ­های نوری به دو دسته تقسیم می­شوند: تلسکوپ­های با عدسی که به تلسکوپ شکستی (Refractor ) معروف­اند، و تلسکوپ­های با آینه که تلسکوپ­ بازتابی (Reflector ) نام دارند
 
تلسکوپ شکستی و بازتابی
 
 
تلسکوپ­های شکستی دارای دو عدسی هستند؛ یکی عدسی شیئی[1] که نور ورودی را جمع­آوری کرده، تصویری در صفحه­ی کانونی می­سازد؛ و دیگری عدسی چشمی[2] که یک ذره­بین کوچک جهت نگاه کردن به تصویر است. عدسی­ها در دو انتهای یک لوله قرار دارند. این لوله می­تواند به سمت هر نقطه­ی مورد علاقه­ای نشانه رود. فاصله­ی بین چشمی و صفحه­ی کانونی قابل تنظیم است تا بتوان تصویر را در کانون قرار داد. همچنین می­توان تصویری را که عدسی شیئی می­سازد، مانند یک دوربین عکاسی معمولی، ثبت و ذخیره کرد.
 
تلسکوپ شکستی
 

[1]- Objective

[2]- Eyepiece

 
کتاب مبانی ستاره­شناسی ترجمه کتاب Fundamental Astronomy صفحه ۶۱ و ۶۲

ساختار و سطح سیاره ها

 

از دهه­ی 1960 تا کنون، فضاپیماها اطلاعات بسیار زیادی را جمع­آوری کرده­اند. این فضاپیماها، یا از کنار یک جسم گذشته­اند، یا آن را دور زده­اند، و یا بر آن فرود آمده­اند. این روش مزیت زیادی نسبت به سایر رصدهای نجومی دارد؛ حتی می­توان از یک انقلاب یاد کرد، چرا که اجسام منظومه شمسی از یک جسم نجومی به یک جسم ژئوفیزیکی تبدیل شده­اند. بسیاری از شیوه­های مورد استفاده در شاخه­های گوناگون ژئوفیزیک، هم­اکنون در مطالعات سیاره­ای به­کار می­رود.

شکل میدان گرانشی یک سیاره و بی­نظمی­های این میدان، منعکس کننده­ی شکل، ساختار داخلی و توزیع جرم سیاره است. از سطح سیاره نیز می­توان به برخی اطلاعات پیرامون فرایندها و ساختار درونی آن دست یافت.

اختلالات پیش آمده در مدار یک ماهواره یا فضاپیما، به ما در مطالعه­ی ساختار درونی سیاره کمک می­کند. هرگونه انحراف از تقارن کروی، در میدان جاذبه­ی خارجی هویدا می­شود.

تعریف IAU برای سیارات اظهار می­دارد که سیاره جسمی است که در تعادل هیدرواستاتیک قرار دارد. گرانی[1] یک جسم، مواد آن­را به­سمت داخل می­کشد. اگر استحکام ماده بیش از فشار لایه­های فوقانی باشد، جسم در مقابل این کشش مقاومت می­کند. در اجسامی با قطر بیش از حدود 800 تا 1000 کیلومتر، گرانی می­تواند اجسام صخره­ای را به­شکل کروی درآورد. جسم­های کوچک­تر از این، شکلی نامنظم دارند. از طرف دیگر، اجسامی چون قمرهای یخی زحل نیز کروی هستند، چرا که یخ ساده­تر از سنگ تغییر شکل پیدا می­کند.

تعادل هیدرواستاتیک به این معنی است که سطح جسم تقریباً از یک سطح هم­پتانسیل گرانشی پیروی می­کند. این موضوع، برای مثال، در زمین صادق است؛ چرا که سطح دریا بسیار به سطح هم­پتانسیل، موسوم به زمین­واره، نزدیک می­باشد. به­دلیل استحکام درونی صخره­ها، قاره­ها از سطح زمین­واره تا چند کیلومتر انحراف دارند. اما در مقایسه با قطر زمین، عوارض سطحی ناچیز است.

یک جسم دوار همیشه تخت می­شود. مقدار این تخت­شدگی  به سرعت چرخش و استحکام جسم بستگی دارد؛ طبیعی است که یک قطره­ی آب ساده­تر از سنگ تغییر شکل می­دهد. شکل یک جسم دوار را که در تعادل هیدرواستاتیک است می­توان از معادلات حرکت استخراج نمود. اگر سرعت چرخش آهسته باشد، شکل یک جسم مایع به­صورت بیضوی دوار خواهد بود که در آن، قطر کوچک­تر محور چرخش است.
 
کتاب "مبانی ستاره­شناسی" ترجمه کتاب Fundamental Astronomy صفحه 151 و 152  
 

[1]- Gravity

منظومه شمسی

 

منظومه شمسی شامل یک ستاره مرکزی به­نام خورشید، هشت سیاره، چند سیاره کوتوله، ده­ها قمر، میلیون­ها سیارک و اجسام فرا نپتونی، و هزاران دنباله­دار و شهاب­واره[1] می­شود.

مرز بین این دسته­ها چندان واضح نیست. کشف اجسام جدید در منظومه شمسی سبب شد که در سال 2006، اتحادیه­ بین­المللی ستاره­شناسی[2] (IAU) در نشست عمومی خود سه گروه متمایز را برای روشن شدن وضعیت تعریف کند:

1)       سیاره یک جسم سماوی است که:

الف) به­دور خورشید می­چرخد.

ب) آنقدر جرم دارد تا خودگرانیِ[3] آن بر نیروهای جسم صلب غلبه کرده، جسمی با تعادل هیدرواستاتیک (تقریباً گِرد) به­وجود آید.

ج) در اطراف مدار خود، محیط را پاک کرده است[4].

2)       سیاره­ کوتوله یا شبه­سیاره5 یک جسم سماوی است که:

الف) دور خورشید می­چرخد.

ب) آنقدر جرم دارد تا خودگرانی آن بر نیروهای جسم صلب غلبه کرده، جسمی با تعادل هیدرواستاتیک (تقریباً گِرد)  به­وجود آید.

ج) در اطراف مدار خود، محیط را پاک نکرده است.

د) یک قمر نیست.

3)    تمام اجسام دیگری که اطراف خورشید در گردش هستند، روی هم،اجسام کوچک منظومه شمسی[6] نامیده می­شوند. بیش‌تر سیارک­ها، اجسام فرا نپتونی[7]، دنباله­دارها و دیگر اجسام کوچک در این گروه قرار می­گیرند.

یک قمر جسمی است که دور جسم اولیه می­چرخد، به­طوری که مرکز جرم درون جسم اولیه قرار دارد. در غیر این­صورت (مرکز جرم خارج از جسم اولیه باشد)، سیستم را یک منظومه دوتایی می­گویند. برای مثال، در مورد زمین و ماه، مرکز جرم درون زمین است و ماه قمر زمین به­حساب می­آید. در سیستم پلوتون-شارون، مرکز جرم خارج از پلوتون است، بنابراین آن­ها یک منظومه دوتایی را به­وجود آورده­اند.
 

[1]- Meteoroid

[2]- International Astronomical Union (IAU)

[3]- Self-Gravity

[4] - به عبارت دیگر، اطراف خود را از همه­ی جرم­های کوچک­تر پاک کرده است، یعنی در مداری پاکیزه حرکت می­کند. (مترجم)

[5]- Dwarf Planet or Planetoid

[6]- Small Solar System Bodies

[7]- Trans-Neptunian Objects

 


کتاب "مبانی ستاره‌شناسی" ترجمه کتاب Fundamental Astronomy صفحه ۱۴۱

مقدمه دکتر نعمت‌اله ریاضی بر کتاب مبانی ستاره­شناسی

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

کتاب مبانی ستاره­شناسی نوشته کارتونن و همکاران ایشان یکی از بهترین و به­روزترین کتاب­های مقدماتی در علم نجوم  است که چاپ مکرر آن در خارج از کشور تأییدی بر این نظر می­باشد. خوشبختانه این علم زیبا در دهه­های اخیر هم در سطح آماتوری و هم در سطح حرفه­ای در کشور ما توسعه قابل توجهی یافته و علاقه­مندان زیادی را به سوی خود جذب نموده است.  با توجه به نیاز جدی جوانان علاقه­مند به کتاب­هایی در سطح مقدماتی که از دقت و عمق کافی برخوردار باشد، ترجمه­ی چنین کتاب­هایی یکی از ضروریات فرهنگ علمی جامعه ما می­باشد.  دوست گرامی جناب آقای شاه­علی آستین همت را بالا زده و این کار دشوار را با موفقیت کامل انجام داده­اند و ترجمه ایشان اکنون پیش روی شما علاقه­مندان به نجوم است. خوشبختانه همکار گرامی جناب آقای دکتر احمد پوست­فروش نیز در این تلاش سهیم بوده، متن آن را ویراستاری نموده­اند. کتاب حاضر علاوه بر تشریح مفاهیم مقدماتی نجوم، به توصیف پدیده­های نجومی اکتفا نکرده، با بهره­گیری از ریاضیات و فیزیک مقدماتی، این مفاهیم را با استفاده از حداقل روابط ریاضی لازم ارائه داده است. این امر باعث می­شود که خواننده پس از مطالعه­ی دقیق این کتاب، توانایی لازم برای انجام محاسبات مقدماتی نجومی را نیز کسب کند و در صورت انجام تمرین­ها و مثال­ها، اطلاعات وی از حد دانش مقدماتی و توصیفی موضوع فراتر رود.  با توجه به دقت و نکته­سنجی که آقای شاه­علی در امر ترجمه به خرج داده­اند، مطمئناً خواننده از متنی که در اختیار وی قرار گرفته بهره­مند خواهد گردید. کتاب حاضر می­تواند به عنوان یک درس دانشگاهی برای دوره کارشناسی نیز مورد استفاده قرار گیرد و تمرین­ها و مثال­ها جنبه آموزشی درس را به خوبی پوشش خواهند داد. اینجانب برای دوست گرامی جناب آقای شاه­­علی آرزوی توفیقات بیشتر در ترجمه و تألیف آثار خوب نجومی را دارم و امیدوارم کتاب حاضر مورد بهره­برداری کامل هموطنان عزیز قرار گیرد.

 دکتر نعمت اله ریاضی 

اردیبهشت 1391

رصدخانه ابوریحان بیرونی

دانشگاه شیراز

 

اطلاعات بیشتر در مورد کتاب:

http://astronomy2012.blogfa.com/post-50.aspx

 


 

کتاب "مبانی ستاره­شناسی" ترجمه کتاب "Fundamental Astronomy" صفحه ۱۳ 

ترجمه کتاب Fundamental Astronomy منتشر شد

ترجمه کتاب جامع "Fundamental Astronomy" با عنوان فارسی "مبانی ستاره‌شناسی" با مقدمه دکتر نعمت اله ریاضی و ویرایش دکتر احمد پوست فروش، منتشر شد.

مترجم: غلامرضا شاه علی

ناشر: انتشارات شاهچراغ شیراز

کتاب در قطع رحلی و با ۵۳۶ صفحه چاپ شده است.

این کتاب از منابع اصلی المپیاد نجوم می باشد.

قیمت کتاب: 390000 تومان

مراکز پخش:

شیراز - کتابفروشی مطهری (انتشارات شاهچراغ) 32316242 - 32336033 - 071

تهران: کتابفروشی و انتشارات صانعی : ۶۶۴۰8165 - ۶۶۴12395

تبریز: فروشگاه آذراستار- ۵۲۶۲۹۲۶

چنانچه کتاب در شهر شما در دسترس نیست، با مترجم کتاب تماس بگیرید: gshahali@gmail.com - 09173005569

جهت مشاهده مطالب کاملتر درباره این کتاب و کتابهای دیگر، اینجا را کلیک کنید.