حرکت ویژه

همه ستاره‌ها در حال حرکت به دور مرکز کهکشان هستند، از اینرو به آهستگی در عرض آسمان جابجا می‌شوند. (مگر آنکه جهت حرکت آنها مستقیماً به طرف ما یا به سمت مخالف باشد.) به این حرکت، حرکت ویژه ستاره (Proper Motion) می‌گویند و معمولاً واحد آن ثانیه قوسی در سال است. بنابراین چنانچه تغییر موقعیت ستاره در دو طرف مدار زمین اندازه‌گیری شود، نمی‌توان فهمید که این تغییر ناشی از اختلاف منظر است یا حرکت ویژه و یا ترکیبی از هر دو. برای تفکیک این دو اثر، باید ستاره را بعد از یک دوره یک‌ساله، زمانی که زمین دقیقاً در موقعیت ابتدایی خود است رصد کنیم. هر گونه جابجایی در محل ستاره پس از دوره یک‌ساله تنها ناشی از حرکت ویژه خواهد بود. با اندازه‌گیری دقیق این حرکت، سهم اختلاف منظر در جابجایی ستاره به دست می‌آید. در عمل رصدهای چندساله بهترین نتیجه را می‌دهد.

 

کتاب درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی صفحه ۲۵۶

قدر مطلق

اگر همه ستاره‌ها در یک فاصله قرار داشتند، در آن صورت روشنایی نسبی آنها به طور حقیقی نشان دهنده درخشندگی نسبی آنها بود. ستاره‌شناسان با استفاده از این ایده مقیاس قدر مطلق (Absolute Magnitude) را تعریف نموده‌اند. در این مقیاس، قدر مطلق ستاره برابر است با قدر ظاهری آن، چنانچه در فاصله 10 پارسکی قرار می‌گرفت. بدین ترتیب قدر مطلق ستارگان نزدیکتر از نسبت به قدر ظاهری آنها افزایش می‌یابد و ستارگان دورتر کاهش پیدا می‌کند. یکی از مشکلات تعیین قدر ظاهری، کاهش نور به دلیل جذب توسط غبار است، پدیده‌ای که به خاموشی (Extinction) معروف است. این پدیده باعث برآورد کمتر درخشندگی ظاهری شده، بالطبع عدد قدر ظاهری بالاتر می‌رود و قدر مطلقی متفاوت را نتیجه می‌دهد. صرف نظر از خاموشی، ستاره‌ای با قدر ظاهری 20 و در فاصله 100 پارسک چنانچه در فاصله 10 پارسک قرار گیرد، 102مرتبه روشنتر به نظر می‌رسد (قانون مربع معکوس). نسبت 100 در روشنایی دقیقاً معادل اختلاف پنج قدر است، لذا قدر مطلق آن برابر است با 10 منهای دو، یعنی قدر 15.

کتاب درآمدی بر نجوم و کیهانشناسی صفحه ۲۵۸

فاصلۀ ستارگان  

 
برای اندازه­گیری فاصلۀ ستارگان، روش اختلاف­ منظر (parallax) مورد استفاده قرار می­گیرد[1]. فرض کنید می­خواهید عرض رودخانه­ای را به­دست آورید. نقطه­ای را مستقیماً در مقابل خود و در سمت دیگر رودخانه در نظر بگیرید. سپس در امتداد رودخانه شروع به راه رفتن کنید و هر از گاهی از روی شانۀ خود به آن نقطه بنگرید، تا آنجا که نسبت به کنار رودخانه زاویۀ ۴۵ درجه بسازد. در این­صورت به اندازۀ پهنای رودخانه راه رفته­اید. پس در روش اختلاف ­منظر، باید جسم را از دو نقطه که فاصله­ای با هم دارند (به نام خط مبنا) رصد نمود و اختلاف زاویه را حساب کرد. هرچه جسم دورتر باشد، خط­مبنای طولانی­تری نیاز است. در خصوص ستارگان، اختلاف زاویه­ای محسوسی از نقاط مختلف زمین وجود ندارد، لذا به خط­مبنایی که به­طور قابل­ملاحظه­ای دراز باشد احتیاج داریم. خوشبختانه یک خط­مبنای بلند در اختیار ما است، و آن قطر مدار زمین به­دور خورشید می­باشد. بیشتر ستاره­ها آنقدر دور هستند که اگر آنها را از دو سمت مخالف مدار زمین نسبت به خورشید بنگریم، مثلاً در پاییز و بهار، تغییر قابل ملاحظه­ای در موقعیتشان مشاهده نمی­کنیم. از اینرو این ستارگان را می­توان به عنوان نقاط مرجعی جهت اندازه­گیری تغییر موقعیت ستاره­های نزدیک­تر، که تعداد آنها در حال حاضر چندان هم زیاد نیست، مورد استفاده قرار داد. با  دانستن مدار زمین و تغییر زاویه­ای مکان ستاره، فاصلۀ آن به­دست می­آید.
اختلاف منظر


[1]- دقت کنید که این تنها روش نیست. اما در نردبان فاصله، این شیوه جزء اولین پله­ها می­باشد؛ بدین معنی که دقت و صحت شیوه­های دیگر عمدتاً وابسته به این روش است. (مترجم)  

کتاب "درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی" صفحه ۲۵۴