دوربین سی‌سی‌دی

مهم­ترین آشکارساز جدید، دوربین سی­سی­دی است. این آشکارساز از یک سطحِ متشکل از دیودهای سیلیکونی حساس به نور ساخته شده است. هر عنصر تصویر یا پیکسل، یک دیود است. این دیودها در یک آرایه­ی مستطیلی کنار هم چیده شده­اند.

فوتون برخوردی به آشکارساز، یک الکترون آزاد می­کند که در پیکسل به دام می­افتد. پس از اتمام نوردهی، با اِعمال اختلاف پتانسیل­های متغیر، بارهای جمع­آوری شده به­صورت ستون به ستون به یک میانگیر[1] خروجی منتقل می­شوند. در میانگیر، بارهای الکتریکی به­صورت پیکسل به پیکسل وارد یک مبدل آنالوگ به دیجیتال شده، داده­ی دیجیتال خروجی به رایانه ارسال می­گردد. با خواندن تصویر، آشکارساز پاک می­شود. اگر نوردهی خیلی کوتاه باشد، قسمت عمده­ای از زمان رصد به مدت زمان لازم برای خواندن آشکارساز اختصاص می­یابد.

دوربین سی­سی­دی تقریباً خطی است؛ یعنی تعداد الکترون­ها متناسب است با تعداد فوتون­ها. از این رو، تنظیم داده­ها بسیار ساده­تر از صفحه­ی عکاسی می­باشد.

به دلیل نوفه‌ی حرارتی در دوربین، حتی در تاریکی مطلق نیز یک جریان در خروجی وجود دارد که به جریان تاریک معروف است. برای کاهش نوفه، باید دوربین را خنک کرد. معمولاً دوربین‌های سی‌سی‌دی نجومی را با نیتروژن مایع خنک نگه می‌دارند. بدین ترتیب بیشتر جریان تاریک حذف می‌شود. با وجود این، با سرد شدن آشکارساز، حساسیت آن نیز کاهش می‌یابد؛ بنابراین خیلی سرد هم خوب نیست. دما را باید ثابت نگه داشت تا داده‌ی به دست آمده یک‌دست باشد. آماتورها نیز می‌توانند از دوربین‌های سی‌سی‌دی با قیمت مناسب استفاده کنند. این دوربینها به صورت الکتریکی خنک می‌شوند. بسیاری از این دوربینها را می‌توان برای کارهای علمی نیز به کار برد، البته اگر دقت بالایی مد نظر نباشد. جریان تاریک را می‌توان به سادگی با بستن نوربند (شاتر) دوربین اندازه گرفت. اگر این جریان را از تصویر مشاهده شده کم کنیم، تعداد واقعی الکترون‌ها ناشی از نور تابشی به‌دست می‌آید.

 

[1] - Buffer

 

کتاب مبانی ستاره‌شناسی ترجمه کتاب Fundamental Astronomy صفحه ۷۶ و ۷۷

حرکت ویژه

همه ستاره‌ها در حال حرکت به دور مرکز کهکشان هستند، از اینرو به آهستگی در عرض آسمان جابجا می‌شوند. (مگر آنکه جهت حرکت آنها مستقیماً به طرف ما یا به سمت مخالف باشد.) به این حرکت، حرکت ویژه ستاره (Proper Motion) می‌گویند و معمولاً واحد آن ثانیه قوسی در سال است. بنابراین چنانچه تغییر موقعیت ستاره در دو طرف مدار زمین اندازه‌گیری شود، نمی‌توان فهمید که این تغییر ناشی از اختلاف منظر است یا حرکت ویژه و یا ترکیبی از هر دو. برای تفکیک این دو اثر، باید ستاره را بعد از یک دوره یک‌ساله، زمانی که زمین دقیقاً در موقعیت ابتدایی خود است رصد کنیم. هر گونه جابجایی در محل ستاره پس از دوره یک‌ساله تنها ناشی از حرکت ویژه خواهد بود. با اندازه‌گیری دقیق این حرکت، سهم اختلاف منظر در جابجایی ستاره به دست می‌آید. در عمل رصدهای چندساله بهترین نتیجه را می‌دهد.

 

کتاب درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی صفحه ۲۵۶

قدر مطلق

اگر همه ستاره‌ها در یک فاصله قرار داشتند، در آن صورت روشنایی نسبی آنها به طور حقیقی نشان دهنده درخشندگی نسبی آنها بود. ستاره‌شناسان با استفاده از این ایده مقیاس قدر مطلق (Absolute Magnitude) را تعریف نموده‌اند. در این مقیاس، قدر مطلق ستاره برابر است با قدر ظاهری آن، چنانچه در فاصله 10 پارسکی قرار می‌گرفت. بدین ترتیب قدر مطلق ستارگان نزدیکتر از نسبت به قدر ظاهری آنها افزایش می‌یابد و ستارگان دورتر کاهش پیدا می‌کند. یکی از مشکلات تعیین قدر ظاهری، کاهش نور به دلیل جذب توسط غبار است، پدیده‌ای که به خاموشی (Extinction) معروف است. این پدیده باعث برآورد کمتر درخشندگی ظاهری شده، بالطبع عدد قدر ظاهری بالاتر می‌رود و قدر مطلقی متفاوت را نتیجه می‌دهد. صرف نظر از خاموشی، ستاره‌ای با قدر ظاهری 20 و در فاصله 100 پارسک چنانچه در فاصله 10 پارسک قرار گیرد، 102مرتبه روشنتر به نظر می‌رسد (قانون مربع معکوس). نسبت 100 در روشنایی دقیقاً معادل اختلاف پنج قدر است، لذا قدر مطلق آن برابر است با 10 منهای دو، یعنی قدر 15.

کتاب درآمدی بر نجوم و کیهانشناسی صفحه ۲۵۸

تلسکوپ نوری

این نوع تلسکوپ سه وظیفه­ی عمده در مشاهدات نجومی بر عهده دارد:

1)      جمع­آوری نور در یک سطح وسیع. بدین وسیله مطالعه­ی منابع بسیار ضعیف نیز ممکن می­شود.

2)      افزایش قطر زاویه­ای ظاهری جسم و به دنبال آن، ارتقاء تفکیک­پذیری (Resolution).

3)      استفاده در اندازه­گیری و تعیین موقعیت اجسام.

در تلسکوپ، سطح جمع­آوری کننده­ی نور یا عدسی است و یا آینه. از این رو، تلسکوپ­های نوری به دو دسته تقسیم می­شوند: تلسکوپ­های با عدسی که به تلسکوپ شکستی (Refractor ) معروف­اند، و تلسکوپ­های با آینه که تلسکوپ­ بازتابی (Reflector ) نام دارند
 
تلسکوپ شکستی و بازتابی
 
 
تلسکوپ­های شکستی دارای دو عدسی هستند؛ یکی عدسی شیئی[1] که نور ورودی را جمع­آوری کرده، تصویری در صفحه­ی کانونی می­سازد؛ و دیگری عدسی چشمی[2] که یک ذره­بین کوچک جهت نگاه کردن به تصویر است. عدسی­ها در دو انتهای یک لوله قرار دارند. این لوله می­تواند به سمت هر نقطه­ی مورد علاقه­ای نشانه رود. فاصله­ی بین چشمی و صفحه­ی کانونی قابل تنظیم است تا بتوان تصویر را در کانون قرار داد. همچنین می­توان تصویری را که عدسی شیئی می­سازد، مانند یک دوربین عکاسی معمولی، ثبت و ذخیره کرد.
 
تلسکوپ شکستی
 

[1]- Objective

[2]- Eyepiece

 
کتاب مبانی ستاره­شناسی ترجمه کتاب Fundamental Astronomy صفحه ۶۱ و ۶۲

تلسکوپ نیوتونی

 
تلسکوپ نیوتونی به­وسیلۀ اسحاق نیوتون اختراع شد. او اعتقاد داشت که نمی­توان بر مشکل ابیراهی رنگی، که تلسکوپ­های شکستی آن زمان از آن رنج می­بردند غلبه کرد. متأسفانه تصور نمی­شود که او رصدی نجومی با آن انجام داده باشد. در این نوع تلسکوپ، آینۀ اولیه نور را به کانون که در مرکز لوله قرار دارد بازتابش می­کند. در این قسمت آینه­ای تخت قرار دارد که نور را به بیرون منعکس می­نماید و تصویر، درست در خارج از لولۀ تلسکوپ، در محلی که عدسی چشمی قرار دارد تشکیل می­شود. آینۀ تخت با مخروط نور زاویۀ  ۴۵ درجه می­سازد، از اینرو باید به شکل  یک بیضی باشد که در آن قطر بزرگ 414/1 بار (ریشۀ دوم 2) بزرگ­تر از قطر کوچک است.
 
 
کتاب درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی صفحه ۲۱۲

فاصلۀ ستارگان  

 
برای اندازه­گیری فاصلۀ ستارگان، روش اختلاف­ منظر (parallax) مورد استفاده قرار می­گیرد[1]. فرض کنید می­خواهید عرض رودخانه­ای را به­دست آورید. نقطه­ای را مستقیماً در مقابل خود و در سمت دیگر رودخانه در نظر بگیرید. سپس در امتداد رودخانه شروع به راه رفتن کنید و هر از گاهی از روی شانۀ خود به آن نقطه بنگرید، تا آنجا که نسبت به کنار رودخانه زاویۀ ۴۵ درجه بسازد. در این­صورت به اندازۀ پهنای رودخانه راه رفته­اید. پس در روش اختلاف ­منظر، باید جسم را از دو نقطه که فاصله­ای با هم دارند (به نام خط مبنا) رصد نمود و اختلاف زاویه را حساب کرد. هرچه جسم دورتر باشد، خط­مبنای طولانی­تری نیاز است. در خصوص ستارگان، اختلاف زاویه­ای محسوسی از نقاط مختلف زمین وجود ندارد، لذا به خط­مبنایی که به­طور قابل­ملاحظه­ای دراز باشد احتیاج داریم. خوشبختانه یک خط­مبنای بلند در اختیار ما است، و آن قطر مدار زمین به­دور خورشید می­باشد. بیشتر ستاره­ها آنقدر دور هستند که اگر آنها را از دو سمت مخالف مدار زمین نسبت به خورشید بنگریم، مثلاً در پاییز و بهار، تغییر قابل ملاحظه­ای در موقعیتشان مشاهده نمی­کنیم. از اینرو این ستارگان را می­توان به عنوان نقاط مرجعی جهت اندازه­گیری تغییر موقعیت ستاره­های نزدیک­تر، که تعداد آنها در حال حاضر چندان هم زیاد نیست، مورد استفاده قرار داد. با  دانستن مدار زمین و تغییر زاویه­ای مکان ستاره، فاصلۀ آن به­دست می­آید.
اختلاف منظر


[1]- دقت کنید که این تنها روش نیست. اما در نردبان فاصله، این شیوه جزء اولین پله­ها می­باشد؛ بدین معنی که دقت و صحت شیوه­های دیگر عمدتاً وابسته به این روش است. (مترجم)  

کتاب "درآمدی بر نجوم و کیهان‌شناسی" صفحه ۲۵۴